به گزارش اخبار خودرو ، علی طجوزی در سرمقاله (چهارشنبه -۲۲ آذر ۱۳۹۶) روزنامه دنیای خودرو، به موضوع « ضرورت حرکت به سمت توسعه استفاده از خودروهای برقی » پرداخت.
دبیر گروه خبر روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت :
در شرایطی که بسیاری از شرکتهای خودروسازی جهان درحال برنامهریزی برای تولید خودروهای هیبرید هستند و برخی کشورها ازجمله هند وآلمان درصدد هستند با وضع قوانینی همچون ممنوعیت تردد خودروهای بنزینی، از آلودگی محیطزیست خود جلوگیری کنند، صنعت خودروی ایران تاکنون در این زمینه گامی چندان موثر و جدی برنداشته است.
[caption id="attachment_31975" align="aligncenter" width="458"]
این درحالی است که شرایط امروز اقتصادی- صنعتی جهان، ضربالمثل ایرانی «چو فردا شود، فکر فردا کنیم» را برنمیتابد. تفکر «دم غنیمتی» که در پس این رویکرد نهفته است، برنگاهی کوتاهمدت به جهان و امور آن مبتنی است که دیگر جایی در جهان امروز ندارد.
چندی پیش یکی از مدیران فعال در عرصه خودروهای وارداتی طی یادداشتی با اشاره و استناد به یک رویداد تاریخی نوشته بود:«ابتدای قرن بیستم، مهمترین چالش زیستمحیطی شهرهای بزرگ آن زمان، نه ترافیک خودروها و مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، که پِهِن اسب بود. تنها در لندن برای جابهجایی افراد از حدود سیصدهزار اسب در قالب سواری مستقیم یا کشیدن کالسکه و درشکه استفاده میشد. هر اسب، روزانه بین ۷ تا ۱۷کیلوگرم پِهِن تولید میکرد. این حجم مدفوع، نهتنها کل خیابانها را پر کرده بود، بلکه انبوهی از پشهها و حشرات را به خود جذب میکرد و انواع بیماریها را گسترش میداد. این مشکل فقط مختص لندن هم نبود. در همان سال حدود صد هزار اسب در نیویورک وضعیتی مشابه داشتند. پیشبینی یک روزنامه در سال ۱۸۹۴ این بود که ۵۰سال بعد، تمام خیابانهای لندن زیر بیشاز دو متر پِهِن اسب مدفون خواهند شد. در همان سالها سروکله خودرو و موتور احتراق داخلی (درونسوز) پیدا شد. هنری فورد، نخستین خودروی مدل تی را در سال۱۹۰۸ ساخت که ارزان، سریع و تمیز بود. تنها در چهارسال، تعداد خودروها در خیابانهای نیویورک از تعداد اسبها پیشی گرفت. در سال۱۹۱۷ آخرین ارابه خیابانی که با اسب کشیده میشد، بازنشسته شد. این آغاز دوره نفت بود.»
نویسنده در جای دیگری از یادداشت خود اشاره میکند: «باید درنظر داشت همان دوران، درآمد بخش مهمی از مردمان شهرهای بزرگ به زندگی اسب و کسبوکارهای مرتبط با آن وابسته بود. این گذار ناگهانی به خودرو، برای آنها آنقدر ناگوار بود که حتی تمایلی به تفکر درباره این تغییر احتمالی و پیامدهایش نداشتند. تصور مقاومت تا آخرین نفس و مانعتراشی و بهانهجویی آن جماعت دربرابر آن گذار تاریخی، دور از ذهن نیست. ماشین فورد با هزینه پایینتر و دردسرهایِ کمترِ نگهداری و تیمار، پیشاز به خود آمدن مخالفان، به حضور اسبها در کلانشهرهای روزگار خود پایان داد. شرایط امروز، شباهت عجیبی به آن زمان دارد. خودروی فورد مدل تی آغازگر دوره نفت شد و حالا خودروی تسلا مدل سه، تیر خلاص را بر پیشانی خودروهای احتراق داخلی و البته دوره نفت زده است. شاید نامگذاری این خودروی تمامبرقی هم قرار است همان شباهت را تداعی کند.»
با این مقدمه مفصل، این پرسش مطرح می شود باتوجهبه پیشرفتهای حاصل شده در تولید خودروهایی که از سوخت فسیلی استفاده نمیکنند،چرا هنوز برنامهای برای حرکت به آنسو نداشته، همچنان نیز تاکید بسیاری بر تولید خودروهای احتراق داخلی داریم ودر پی بهروز کردن تکنولوژی ساخت این گونه خودروها هستیم؟
تابهامروز سرمایهگذاریهای بسیاری در این صنعت صورت گرفته و برای رسیدن به نقطهای که درحالحاضر در آن قرارداریم نیز هزینه بسیاری صورت گرفته است. با این حال بهنظر میرسد در کنار تلاش وتکاپو برای رسیدن به نقطهای که صاحبان این صنعت درحال گذار از آن هستند، بیشاز اندازه درحال از دست دادن سرمایه، هزینه، فرصت و در نهایت آینده هستیم، آیندهای که قرار است صنعت خودرو نقش ویژهای در آن ایفا کند.
هرچند اخیرا براساس مصوبه دولت، معاونت علمی و فناوری دولت، متولی «برنامه ملی آیندهنگاری علم و فناوری کشور» شده است و یکیاز موضوعات مطروحه برنامه آینده صنعت خودرو است، با اینحال بهنظر میرسد بیشاز تشکیل کارگروه و دبیرخانه و تشکیل جلسات و نشستهای متعدد باید راهکاری جامع و کامل تدوین شود تا در پایان عصر نفت، در پی اختراع مجدد چرخ نباشیم.